گزارش درج شده در روزنامه گسترش صمت در تاریخ 26 امرداد 94 با بررسی انگیزهها و اهداف برگزاری مراسم فرش قرمز ایرانی در تئاتر شهر از سوی مرکز ملی فرش ایران به قلم محمد رحمانی - صفحه اقتصاد هنر
یکی از حوزههایی که در ایران آنگونه که شایسته آن بوده مورد توجه قرار نگرفته فرش دستباف ایرانی است.
زمینهای با ابعاد گسترده فرهنگی، هنری، اقتصادی و صنعتی که خوشبختانه در ۲سال گذشته با رویکرد دولت جدید و مجموعه وزارت صنعت، معدن و تجارت صورت تازه و خوبی به خود گرفته به شکلی که در زمینه صادرات پس از چند سال طی کردن سیر نزولی، با صادرات ۳۳۰میلیون دلار فرش دستباف به ۸۰ کشور دنیا سیر صعودی و پیشرفت خود را از سر گرفته است. البته با توجه به چندبعدی بودن فرش، وجوه فرهنگی و هنری آن نیز فراموش نشده و مرکز ملی فرش ایران با تشکیل کارگروههایی با حضور کارشناسان فرهنگ و هنر و همچنین کارشناسان حوزه فرش سعی در اعتلای جایگاه این هنر و معرفی هنرمندان آن دارد. بهتازگی و در آیین افتتاحیه تئاتر «فصل شکار بادبادکها» به کارگردانی جلال تهرانی و در تئاتر شهر؛ مراسم فرش قرمز ایرانی با حضور چهرههای زیادی از عالم فرهنگ و هنر و حتی ورزش برگزار شد که به همین بهانه صمت با حمید کارگر که پیش از این سرپرستی مرکز ملی فرش ایران را برعهده داشت و بهتازگی با حکم وزیر صنعت، معدن و تجارت به ریاست این مرکز منصوب شده گفتوگویی ترتیب داد که در ادامه خواهید خواند.
نزدیک شدن فرش دستباف ایرانی به حوزه هنر
حمید کارگر، رییس مرکز ملی فرش ایران در آغاز با بیان برخی از انگیزههای برگزاری مراسم فرش قرمز ایرانی به صمت گفت: یکی از باورهای عمیق ما در مرکز ملی فرش ایران، تعریف شدن فرش در ساحت هنر است؛ چون فرش را در حقیقت یک اثر هنری میبینیم و همه فعالان عرصه تولید فرش دستباف را از طراحان و نقاشان فرش گرفته تا رنگرزان و بافندگان را هنرمندان این حوزه میدانیم. در حقیقت بسیاری از فرشهای دستباف ما یک اثر هنری است که از ذهن و فکر خلاق به وجود آورندگان آن سرچشمه میگیرد که این اتفاق در فرشهای روستایی، عشایری و ذهنیباف کشورمان قابل مشاهده و مشخص است. بسیار مایل هستیم تا فعالیتهایی را رقم بزنیم تا با نزدیک شدن فرش دستباف ایرانی به حوزه هنر، معرفی فعالان این حوزه بهعنوان هنرمند را در نزد اذهان عمومی تقویت کنیم. متاسفانه امروز در جامعه و شاید بهدلیل کمتوجهی اهالی رسانه کشور ۲ چهره از فعالان فرش دستباف ارائه میشود؛ یکی چهره افراد مستمند و بیبضاعت که از سر ناچاری و گرفتاری درحال بافت قالی هستند و دیگر چهره دارندگان و طبقه برخوردار جامعه که در واقع همان تاجران فرش دستباف هستند. اما واقعیت این است که ما در هر ۲ گروه شاهد افراد بسیار هنرمند و خلاقی هستیم که در همه تاریخ هنر فرش دستباف ایرانی حضور داشتهاند.
نگاه ویژه وزارت صنعت، معدن و تجارت به فرش
کارگر درباره سیاستهای وزارت صنعت، معدن و تجارت در زمینه فرش اظهار خوشحالی کرد و افزود: نکتهای که جای شکر دارد این است که در دوره جدید وزارت صنعت، معدن و تجارت، شخص وزیر یعنی آقای مهندس نعمتزاده تاکید فراوانی به پرداختن وجوه هنری و فرهنگی فرش داشتهاند، تا آنجا که در حکم انتصاب من هم این تاکید آمده و قید شده است. شاید بسیاری از افراد علاقهمند به فرش دستباف ایرانی از قرار گرفتن نهاد متولی فرش در مجموعه وزارت صنعت، معدن و تجارت دلخور باشند و جایگاه آن را بهدلیل وجوه هنریش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا سازمان میراث فرهنگی بدانند، اما نگاه وزیر صنعت، معدن و تجارت میتواند حلکننده این مسئله باشد و دغدغهای هم که در مرکز ملی فرش ایران وجود دارد مبتنی بر همین نکته است. به همین منظور مرکز ملی فرش تمام ابزارها و راههای در نظر گرفتن ابعاد هنری فرش دستباف ایرانی و همچنین ارتقا و بالا بردن جایگاه هنرمندان حوزه فرش را دنبال میکند. یکی از کارهایی که در این زمینه انجام شده، برقرار کردن ارتباط بین هنر فرش ایرانی و هنر تئاتر بود، البته این فعالیت پیش از این هم در حوزههای دیگر دنبال شده، مثلا در حوزه سینما چندین اثر سینمایی به سفارش یا با مشارکت مرکز ملی فرش ایران ساخته شده است. این بود که با وجود فعالیتهای جسته و گریختهای که در زمینه نمایش قبل از این رخ داده بود که بهعنوان نمونه میتوان از تئاتر «آواژیک» به کارگردانی پانتهآ بهرام اشاره کرد، تصمیم بر این شد تا در معرفی بیش از پیش فرش ایرانی بهعنوان یک هنر در تعامل با تئاتر و هنرهای نمایشی این عرصه امکان بروز پیدا کند.
شب فرش فیروزهای بهجای فرش قرمز
کارگر با اشاره به تعامل سازندهای که بین هنر و صنعت ایجاد شده اضافه کرد: ما در مرکز ملی فرش ایران امیدواریم با نامهای که در سالجاری از سوی وزیر صنعت، معدن و تجارت به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته شده و مراوده مثبتی که بین ۲ وزارتخانه شکل گرفته است، شاهد اتفاقهای تازه و جدیدی در این زمینه باشیم، در واقع در این نامه آقای نعمتزاده از آقای جنتی خواستند تا در جشنوارههای بینالمللی فجر که در نیمه دوم سال برگزار میشود به فرش دستباف ایرانی توجه ویژهای شود و یکی از مصادیق پیشنهادی آن، جایگزینی فرش ایرانی به جای جوایز جشنواره در نظر گرفته شده است و باید این مطلب را اضافه کنم که برگزاری مراسم فرش قرمز ایرانی با نمایش «فصل شکار بادبادکها» کاری از جلال تهرانی و همچنین حضور مشاهیر، ورزشکاران و هنرمندان روی فرش ایرانی و گرفتن عکسهایی به یادگار با این هنر بومی و ملی، تنها بهعنوان یک شروع بود و قرار بر این است که این فعالیت هم درتئاتر و هم در سینما تداوم پیدا کند و نامی هم که برای این رویداد فرهنگی انتخاب شده، «شب فرش فیروزهای» است که در آینده جایگزین عنوان «فرش قرمز» خواهد شد.
تعامل دوسویه هنر و صنعت
کارگر اظهار کرد: به یقین فرش ایرانی باید به شکلی در جامعه معرفی شود که ابزارهای آن همگی در ساحت فرهنگ و هنر تعریف شده باشند، مثل تئاتر، سینما و موسیقی. ما در مرکز ملی فرش ایران بر این باوریم که هنر ـ صنعت سینما برای اینکه بخواهد در سطح بینالمللی هویتی ایرانی برای خود رقم بزند، به فرش ایرانی نیازمند است بدان معنا که حضور فرش ایرانی بهعنوان یکی از عناصر صحنه، میتواند در نشان دادن سبک زندگی ایرانی و اسلامی جایگاه ویژهای داشته باشد. از آن سو نیز ابزارهای سینما، تئاتر و موسیقی هم میتوانند تاثیر بسزایی در معرفی فرش ایرانی داشته باشند. بنا بر آنکه دنیا فرش را به نام ایران و ایران را به نام فرش میشناسد، میتوان گفت که فرش ایرانی پرچم دوم و سفیر فرهنگی کشور ماست و بدون شک برای اعتلای هر ۲ جنبه فرهنگی و اقتصادی در این زمینه بهویژه، به تعامل ۲سویه نیاز است.
سرازیر شدن سیل طرح و فیلمنامه به مرکز ملی فرش ایران
رییس مرکز ملی فرش ایران نحوه تعامل هنر و صنعت را در مرکز ملی فرش ایران برای مخاطبان به این شکل تشریح کرد: تاکنون مجموعهای از طرحها و فیلمنامهها به مرکز ملی فرش ایران ارسال شده که البته پیش از این قراردادی بین مرکز ملی فرش ایران و مرکز سینمای مستند و تجربی منعقد شده و حدود ۷۰ طرح برای انتخاب و ارزیابی از سوی کارشناسان هر ۲حوزه مورد بررسی قرار گرفته بود که ۸ مستند از آنها تولید و عرضه شد. این اتفاق به شکلهای دیگری هم افتاده یعنی مرکز ملی فرش ایران هر سال در بخش تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر به فیلمهایی که پرداخت مناسبی به مقوله فرش دستباف ایرانی داشتهاند، جوایزی را اهدا کرده و البته قرار است به زودی کمیته مشترک و تخصصی تبلیغات در مرکز ملی فرش ایران با حضور کارشناسانی از هر ۲حوزه فرش و هنر هفتم و نمایش شروع به فعالیت کنند و با بررسی فیلمنامهها و طرحهای رسیده و بسته به بودجهای که در توان مرکز ملی فرش ایران هست این آثار هنری در قالب فیلم حمایت و تولید شوند و جای بسیار خوشبختی است که اعلام کنم آنقدر در این حوزه علاقهمندی و ارسال ایدهها از یک طرح ۲ خطی تا یک فیلمنامه کامل وجود دارد که ما را برای اعلام فراخوان در این زمینه دچار تردید کند، زیرا بدون اغراق روزی نیست که طرحها و ایدههای علاقهمندان به دست ما نرسد. البته در برخی از جشنوارهها نظیر سینما حقیقت و جشنواره فیلم و عکس فناوری و صنعتی این حضور پررنگتر میشود.
تاثیر طرحهای فرهنگی برای اشتغالزایی در حوزه فرش
کارگر در پایان صحبتهایش درباره بازخوردهایی که پس از برگزاری مراسم فرش قرمز ایرانی در جامعه ایجاد شده اینگونه عنوان کرد: نخستین بازخوردی که به ما رسید از سمت فعالان و هنرمندان حوزه فرش بود. رسانهای شدن این اتفاق و دیده شدن هنرمندان و مشاهیر ایران با پسزمینه فرش ایرانی مایه مسرت و افزایش انگیزه فعالان فرش ایرانی شد و همچنین استفاده از چنین ابزاری میتواند باعث ارتقای سطح دانش عمومی و اعتلای هنر ـ صنعت فرش ایرانی شود و نکته دوم تعاملی است که به واسطه این برنامه بین مرکز ملی فرش ایران و هنرمندان هنرهای نمایشی و حتی ورزشکاران بنام کشور شکل گرفت، بدان معنا که در همان مراسم برخی از هنرمندان با شناختن چنین مرکزی بهعنوان متولی فرش کشور، طرحها و پیشنهادهایی را بهمنظور رقم زدن اتفاقات فرهنگی و هنری مشابه و تازهای دادند و از طرفی دیگر نگاه برخی از دوستان نسبت به هنرمندان قالیباف تغییر کرد و شکل متفاوت و مثبتتری را به خود گرفت.
در حقیقت ما بنا داشتیم که این پیام را به گوش سایر هنرمندان برسانیم که قالیبافان و سایر فعالان حوزه فرش هم هنرمند هستند ولی آثار هنری آنها امضا و مشخصهای برای خود آنها ندارد و این هنرمندان در نهایت گمنامی مشغول نقش کردن تابلوهای بسیار زیبا و ارزندهای هستند. متاسفانه در جامعه امروز ما با کاهش تعداد قالیبافان مواجه هستیم که یکی از دلایل اصلی آن میتواند معرفی نشدن این قشر بهعنوان هنرمند و دارا نبودن منزلت اجتماعی در جامعه باشد. به همین دلیل بخشی از جامعه به ویژه جوانان از اینکه خود را بهعنوان قالیباف معرفی کنند، ترس دارند و با وجود علاقه به این هنر، از آن دور میشوند، که انتظار میرود با تلاشهایی که در این زمینه انجام میشود، این منزلت اجتماعی بازیابی شود. بدیهی است که این اتفاق به جز مزایای فرهنگی و اقتصادی در سطوح داخلی و بینالمللی میتواند روی اشتغالزایی، معیشت و زندگی اجتماعی هنرمندان گمنام و کمآوازه فرش هم تاثیر خوبی داشته باشد.